صالحآبادی: این به نظرم خیلی نزدیک به واقعیت نیست، الان در تحریم هستیم و نمیتوانیم از حسابهای رسمی پول بگیریم صادرکننده که کالایش را صادر میکند در حسابهای صرافی پول گرفته میشود و نه در حسابهای رسمی و بانکی، بنابراین اینکه بگوییم بانک حسابی معرفی کند، بانک تحریم است میگویند نمیتوانیم درحالی که در حسابهای صرافی باید پولها گرفته و جابجا شود مهم این است که بگوییم ارزی که ایجاد شد مهم نیست در چه حسابی است مهم این است که این ارز صرف واردات برای کشور شود، به کالا تبدیل و وارد کشور شود، برگرداندن ارز به کشور یعنی این نه اینکه یک طرفه کالا برود ارز هم گم شود و مشخص نشود چه شده است.
منتهی صادرکنندگان یکی دو نکته دارند یکی اینکه میگویند قیمت واقعی باشد که به نظرم الان قیمتها بالا رفته است یعنی در نیما و سنا هم بالا رفته است و تقریباً به بازار آزاد نزدیک است.
* توجیه صادرکنندگان برای عدم بازگشت ارزهای صادراتی چیست؟/ قوانین گمرکی نیازمند اصلاح است
یک نکتۀ دیگری که صادرکنندگان مطرح میکردند این است که آن ارزی که در گمرک میگویند که شما این محصول را مثلاً صد دلار صادر کردید، گمرک یک تعرفه و جدولی دارد که میگوید صد دلار درحالی که من بیرون ۸۰ دلار فروختم، تعرفههای گمرک برای قبل است و بالاست و این اعتراض را هم دارند. حالا یک زمانی همین تعرفهها بود کسی چیزی نمیگفت چون آن زمان اصراری نبود که ارز را برگردانید و بیایید جواب بدهید حتی جایزه صادراتی هم میدانند بنابراین هر چه بیشتر اظهار میَشد قشنگتر بود، هم معافیت مالیاتی بیشتر بود و هم اینکه جایزه صادراتی و اینها بود. حالا که میگویند ارز باید برگردد میگوید نه آن جدول درست نیست، جدول را درست کنید.
حالا این را نمیدانم در چه حدی پیش رفته است، اعتقاد من هم این است که اگر جدول اشکال دارد باید جدول درست شود. ولی در اصل موضوع که بالاخره باید این ارز پس داده شود، من میگویم باید اصل ارز به کشور برگردد، امروز کشور به این ارز نیاز دارد و واقعاً جمهوری اسلامی با این صادراتی که دارد حدود ۴۰میلیارد صادرات با مدیریت واردات باید بتوانیم ارز کشور را تامین بکنیم و شدنی است و منتها باید همه جدی بگیرند، یک مقدار نگاه ملی هم باید باشد بالاخره امروز کشور نیاز دارد و همه باید در این شرایط همکاری و همراهی کنند و انشاءالله از این شرایط عبور کنیم.
استکبار جهانی الان سختترین و بدترین تحریمها را دارد علیه ما اِعمال میکند شاید هم هر کشور دیگری بود نمیتوانست اینقدر مقاومت بکند ولی کشور ما با توجه به تولید و ظرفیتی که داخل کشور داریم، از سال ۹۰ و ۹۱ که تحریم شدیم عموماً بوده است در یک دورهای مقداری تسهیل شد ولی کامل حل نشد، بالاخره اقتصاد ما یک اقتصادی است که اینها را دیده و در این شرایط آبدیده شده است، لذا اگر با نگاه ملی همکاری کنیم قطعاً آنها ناامید میشوند و به اهدافشان نمیرسند البته با مدیریت درست.
بخشی از تورمی که در کشور ما وجود دارد ریشه در بانک دارد و بانکها در هیچ کجای دنیا مانند بانکهای ایران نیست مثلاً در کشورهای دیگر در هر خیابان ۱۰ شعبه بانک نیست، شما سهم بانکها را در خلق پول و افزایش نقدینگی را در تورم چقدر میدانید؟
صالحآبادی: سهم بانک قابل توجه است. در سیستم بانکی یکی از مسیرهایی که ایجاد تورم میکند بدهی بانکها به بانک مرکزی است یعنی از ریشههای پایه پولی یکی بدهی دولت به بانک مرکزی است و یکی بدهی بانکها به بانک مرکزی است.
ریشه اولی دولت برای بودجه از بانک مرکزی پول میگیرد تورم ایجاد میکند، یکی هم بانکها به بانک مرکزی بدهکار میشوند که همان قرمز شدن همین است.
یک بانکی درست مدیریت و برنامهریزی نمیکند، از بانک مرکزی استقراض میکند، اضافه برداشت از بانک مرکزی انجام میدهد، اضافه برداشتی را که بانک از بانک مرکزی انجام میدهد یکی از منابع خلق نقدینگی در کشور است و باعث تورم میشود، اینکه یک بانک درواقع نتواند بین منابع و مصارف نقدینگیاش توازن ایجاد کند.
بانک مرکزی آن پول را از کجا میآورد؟
صالحآبادی: خلق میکند بانک مرکزی چشمه جوشان است و میجوشد و خلق نقدینگی دست بانک مرکزی است یعنی کاری ندارد یک خط اعتباری میدهد پول چاپ میکند.
راهی ندارد که در قبال آن پول یک چیز دیگری بگیرد؟
صالحآبادی: اخیراً گفتند اگر بانکی بخواهد اضافه برداشت بکند باید یا طلا و ارز و یا اسناد خزانه بگذارد و یک چیزی را باید وثیقه بگذارد که تا چقدر عملیاتی شود بحث دارد.
بحث اوراق در بودجه ۹۹ آمده بود که دولت یکسری اوراق منتشر کرده بود که این اوراق را بانکها میخریدند.
صالحآبادی: اگر نهایتاً اسناد خزانه در انتها در اختیار بانک مرکزی بود، دولت اگر به بانک مرکزی پول ندهد، همان اتفاق میافتد مشروط به اینکه آخر سر دولت نگوید بانک مرکزی تو که از خودمان هستی نیاز نیست به تو پول بدهیم! چون بانک مرکزی زمانی که این اوراق را در بازار میخرد یا پول میدهد یعنی وقتی این را خریده باید مجدد به دولت بدهد و پولش را از دولت بگیرد و اگر نگیرد باز دوباره همان اتفاق میافتد.
شما آماری از این اضافهبرداشتها داریم؟
صالحآبادی: من الان آماری ندارم ولی بانک مرکزی خودش دارد که منتشر نمیکند.ولی نکته مهم اینجسات که اضافه برداشتهای بانک ها از بانک مرکزی، خلق نقدینگی است؛ این اضافه برداشت یعنی مثلاً بانک منابعش را تسهیلات داده برنگشته است و مشتری آمده میخواهد سپردهاش را بردارد و من باید از یک جایی سپرده مشتری را بدهم و اگر ندهم ورشکسته میشوم، بانک مرکزی برای اینکه این بانک ورشکسته نشود میگوید حالا این اضافه برداشت را بگیر و مشکل را حل کن.
در این شرایط هیچ موقع هیچ بانکی ورشکسته نخواهد چون مدام دست در جیب بانک مرکزی میکند برمیدارد و مصرف میکند. یک زمانی ممکن است یک نیاز نقدینگی کوتاهمدت برای یک بانک پیش بیاید مدیریت بعضیها خوب است، همۀ کارهای آن منظم است ولی در کوتاهمدت یک مشکلی برای چند روز پیدا کرده است، آن را باید از بازار بینبانکی تامین کند، از یک بانک دیگری که مازاد دارد بگیرد، آنکه میرود از بانک مرکزی میگیرد یعنی نتوانسته از بازار بینبانکی بگیرد و نیازش را رفع کند و میرود از بانک مرکزی میگیرد واِلا بانکها میتوانند نیازهای کوتاهمدتِ چند روزه خود را از همدیگر بگیرند که این به منابع بانک مرکزی ربطی ندارد و منابع موجود در جامعه است.
این هم به نظر من نیاز دارد که به گونهای سیاستگذاری و نظارت شود که بانکها نتوانند همینطوری بیحساب به منابع بانک مرکزی دسترسی پیدا بکنند. این هم یک پکیج خاص خودش را میطلبد.
در قضیه بانک نرخ سود چقدر موثر است؟ هم نرخ سود بین بانکی هم سود تسهیلات و سپرده ها
صالحآبادی: متاسفانه در کشور ما نرخ سود حداقلی به پول شما در حساب جاری هم تعلق میگیرد درحالی که در خارج از کشور اگر شما در بانک یک یورو هم پول در حسابتان داشته باشید بهره منفی به آن میزنند، بانک میگوید بابت اینکه من دارم پول شما را نگه میدارم باید یک پولی به من بدهید.
این بحث تورم است، اینجا بانکها اعتقاد دارند شما ابتدا نرخ تورم را کم کنید از این طرف ما هم نرخ سود را کم میکنیم.
صالحآبادی: ما باید هزینههای بانکها را پایین بیاوریم ولی صحبت شما هم درست است اگر ما کارهای ریشهایمان را درست انجام بدهیم و تورم را پایین بیاوریم ریشه اصلی آنجاست و میتوانیم نرخ سود سپردههای تسهیلات را هم پایین بیاوریم، این معلول است و علت نیست، چون مثلاً وقتی که شما مقایسه میکنید و میگویید اگر ۵ سال پیش من پولم را با همین نرخ ۲۰ درصد در بانک گذاشته بودم، الان چقدر پول داشتم؟ اگر رفته بودم در یک روستایی یک ملکی خریده بودم چقدر پول داشتم؟ چقدر با هم تفاوت دارد؟ یا یک سهام یا یک خودرو خریده بودم، اینها با هم مقایسه میشود پس ما نمیتوانیم نرخ سود را بدون حساب پایین بیاوریم و بگوییم مشکل را حل کردیم، ریشه جای دیگری است، مشکل را از ریشه حل کنیم اینجا هم سود را پایین بیاوریم یعنی خودش به صورت اتومات پایین میآید.
قیمت دلار , قیمت ارز , بورس اوراق بهادار تهران , شاخص بورس تهران , نفت ایران , بانک مرکزی , نرخ تورم , حجم نقدینگی ایران ,
باوجود رشد بازارهای موازی، الان بانکها برای مردم جذابیت دارند؟
صالحآبادی:الان نرخ سود پایین آمده است ولی این لزوماً مثبت نیست، آن را مثبت تلقی نکنید به این دلیل که انتظارات بازدهی از بازارهای دیگر آنقدر برای مردم جذاب و شیرین است که اصلاً این نرخها را مطلوب نمیدانند یعنی باعث شده که سپردهگذاری کم شود نه اینکه اتفاق مثبتی افتاده نرخ پایین آمده و کار خوبی شده است، نه لزوماً این نیست، این است که در بازار مسکن، بورس، طلا و غیره نرخها جذاب شده و کسی سپردهگذاری نمیکند. پس ما این را پیام مثبت تلقی نکنیم، فضای سرمایهگذاری باید به گونهای شود که بانک هم جذابیت خاص خودش را داشته باشد تا مردم در بانکها سپردهگذاری بکنند.
سرعت گردش پول را هم در بانک توضیح بدهید که بانکها در این قضیه چقدر نقش دارند؟
صالحآبادی: سرعت گردش پول به این معنا که مثلاً اگر افراد به این نتیجه برسند که من این پولی که دارم باید زود آن را بدهم برود چون ارزش خودش را از دست میدهد، یعنی پول را سریع تبدیل به یک کالا بکنم تا ارزش خودش را از دست ندهد، این روی انتظارات هم اثر میگذارد، یعنی اینجاست که سرعت گردش پول باعث ایجاد تورم در جامعه میشود.
* پیشنهاد بورسی رئیس اسبق بورس به دولت: ETF ها رو بدون محدودیت عرضه کنید
الان دقیقا همینطور شده و افراد سعی می کنند که پول نقد دست خودشان نگه ندارند.
صالحآبادی:الان که بازار بورس خوب است دولت باید از این فرصت بهترین استفادهها را بکند؛ به جای اینکه اتکای بودجه به بانک مرکزی و … باشد، میتواند با انتشار اوراق و با فروش سهام کسری بودجه را تأمین کند.
دولت اگر قصد دارد تصدیگری را کم کند باید از ایتیافهایی که درست شد، بهترین استفاده را داشته باشد؛ به نظرم باید از اول سال ETF (صندوق های سرمایه گذاری) را سریع اجرا میکرد، این همه پول در بازار سرمایه بود و بودجه دولت هم خیلی راحت تامین میَشد من نمیدانم چرا تاخیر شد؟! ولی مثلاً ETF بانکها با استقبال خوبی همراه شد.
البته به نظرم ضرورتی نداشت سقف این صندوق ها را دو میلیون تومان بگذارند اگر سقفش را باز میگذاشتیم تمام آن فروش میرفت.
سقف صندوق های دارا دوم را به ۵ میلیون تومان افزایش داده اند البته.
صالحآبادی: اصلاً ضرورتی ندارد سقف ۲ یا ۵ میلیون تعیین شود باید این صندوق ها بدون سقف باشد.
شاید این سقف ها به خاطر این باشد که سهام این صندوق ها به همه برسد؟
صالحآبادی: مثلاً دفعه قبل از ۱۶ هزار میلیارد تومان سهام، ۵ هزار تا فروش رفت و باقی ماند. به نظر من سقف گذاشتن هیچ ضرورتی ندارد، مردم به هر میزان میتوانند بیایند سرمایهگذاری کنند امسال اگر این سیاست از ابتدای سال اجرا میشد کل بودجه دولت تامین میشد و نیازی به اوراق نفت و مصوبه سران قوا نبود.
بنظر می رسد بیشتر از بازار اولیه، بازار ثانویه خیلی داغ بود!
صالحآبادی: درحالی که می توانست کل بودجه دولت از همین صندوق ها تامین شود.
یک بحث دیگر مولدسازی داراییهای دولت است، الان میگویند دولت ۷ هزار هزار میلیارد تومان دارایی دارد، این دارایی به چه درد میخورد؟ اگر بخشی از آن در بازار فروخته شود کل بودجه دولت را تامین میکند، باید دارایی مازاد شناسایی و عرضه شود و حداقل در این شرایط میتواند بودجه دولت را تامین بکند منتهی به نظرم یک مقداری باید مقررات تسهیل شود، مدیران دولتی که از فروش اموال نگران هستند که فردا مورد مواخذه و سوال قرار نگیرند، در بازار بورس شفاف کنند، یک تابلو درست کنند و بگویند تمام داراییها را در این تابلو بگذارید و با سرعت بفروشید، باید سرعت به خرج بدهند. این هم یکی از منابع تامین بودجه دولت در شرایط فعلی باشد.
کسی که پارسال با صد میلیون وارد بورس شده است آن صد میلیون او بعد از ۵ ماه ۲٫۵ میلیارد شده است، این دو میلیارد و ۴۰۰ میتواند خلق پول محسوب شود و تورم ایجاد بکند؟ بخشی از پول از بورس وارد مسکن و ارز شده است.
صالح آبادی: دقیقاً از کانالهای مختلف میتواند روی تورم اثر بگذارد وقتی که قیمت سهام در بورس چند برابر میشود کسی که ملک و دارایی دارد میگوید چرا نباید دارایی من چند برابر شود؟ اگر آنجا ۵ برابر شده اینجا باید دو برابر شود، بنابراین شما وقتی یک ملکی میخرید میگوید من ملکم را به این قیمت میفروشم کمتر نمیدهم تازه این در شرایطی است که رکود باشد و معامله نمیشود قیمتها بالا میرود ولی معامله نمیشود.
* بورسیهایی که خریدار ملکهای لوکس شمال تهران شدهاند
در فاز بعدی معامله هم میشود آن کسی که پولش در بورس ۲ میلیارد و نیم شده است میفروشد و حالا تقاضا ایجاد میکند، الان در سعادتآباد و شمال تهران خرید و فروش ملک رونق گرفته است، چرا؟ اینها کسانی هستند که با پولهای کمتر وارد بورس شدهاند و چند میلیاردی شدند و حالا دارند ملکهای شمال تهران را میخرند، یعنی تقاضا برای ملکهای لوکس و گران بالا رفته است، پول خوب به دست آوردند تقاضای ملک هم ایجاد میکنند.
پس هم انتظارات روی قیمت اثرگذار است هم واقعیت؛ وقتی میگوید در بورس اینقدر بازدهی ایجاد شده چرا در ملک من ایجاد نشود و هم واقعیت با یک گَپی که طرف سودش را از بورس برداشته حالا میگوید اینجا کافی است حالا دارایی مالیام را به دارایی واقعی تبدیل کنم پس در فاز بعدی تقاضا ایجاد میکند و تورم را بالا میبرد. این رشدها انتظارات ایجاد میکند و در بخش واقعی ایجاد تورم میکند.
منبع: مشرق نیوز